«غیبت» گناه اول از گناهان غیر منصوصه است
تعریف غیبت
رسول خدا صلی الله علیه وآله:غیبت آن ست که برادر دینی ات را به انچه کراهت دارد یاد کنی1
امام صادق(ع):غیبت آن ست که عیبی ازبرادرت فاش کنی درحالیکه بر دیگران پوشیده ست2
مصادیق غیبت بر سه نوع است:
قسم اول یعنی موردی که قطعا غیبت است ذکر کردن چیزی است که نقص شرعی یا عرفی نسبت به حال شخص غیبت شده باشد و آن چیز هم بر شنونده پوشیده شده باشد به طوری که فاش شدنش را راضی نیست و غیبت کننده هم در مقام کوچک کردن آن شخص وعیب گذاری بر اوست وخلاصه هرگاه در مقام انتقاص مومنی عیب پنهانش را نقل کنن مسلما غیبت وگناه کبیره است..
قسم دوم که ظاهرا از موارد غیبت است نقل عیب پنهان دیگری است اما به قصد مذمت کردن وعیب گذاردن وپست کردن بلکه به غرض دیگری مانند سرگرمی یا نقل شاهد و نظیر یا از روی دلسوزی عیب پنهان دیگری را نقل کند و شکی در حرام بودنش نیست وظاهر روایات آن است که از موارد غیبت وداخل در همین عنوان است.
قسم سوم: نقل کردن عیب کسی نزد دیگری است که آن را میداند وظاهر بعضی از روایات آن است که از عنوان غیبت بیرون است هرچند از پاره ای از روایات استفاده میشود که این مورد نیز غیبت است در صورتی که گویند در مقام سرزنش و مذمت کردن طرف باشد قطعا حرام است هرچند غیبت بودنش مشکوک است زیرا این نقل موجب اذیت به مومن است وشکی در حرمت ان نیست
انواع غیبت:
صریح روایات فقها آن است که در ذکر نقص وعیب دیگری فرقی نیست که نقص بدنی باشد یا نسبت خلق در گفتار وکردار در دین یا دنیا یا در امور رایج به او مانند لباس یا خانه ومرکب ومانند اینها بعضی برای هریک از مثال هایی ذکر کرده اند..
اما غیبت راجع به بدن. مثل اینکه بگوید فلانی اعمش (کسی در چشمش اب جمع میشود) یا احول( چشم چپ) یا اعور( یک چشمی )و...ونظائر اینها از وصف هایی که صاحبش از شنیدنش ناراضی وناراحت می شود
نکـــــات:
الف)البته غیبت استثنائاتی هم دارد که به آن جواز داده شده است.
1.اما کاظم ع فرمودند: هرکسی درباره کسی که غائب است؛ چیزی را بگوید که در او وجود دارد ومردم هم آن رامی دانند آن گفته غیبت نیست.
2.غیبت از کسی که فسقش آشکار باشد . مثلا کسی علنا" شراب بدست در خیابان راه میرود وان را مینوشد. وهمچنین کسی که در حضور مردم آشکارا گناه میکند.
در اینجا به چندنکته اشاره می شود:
که جواز غیبت در مورد این شخص فقط در مورد همین گناه است که علنا" آن را انجام داده است*
*غیبت متجاهر به فسق در صورتی جایز است که خود فاسق اعتراف کند ولی اگر برای گناه خود عذر مقبولی بیاورد دیگر غیبت جایز نیست.مثلا اینکه شراب را برای مداوا ی امراض میخورد
3.در مقام شکایت مظلوم از ظالمی که به او ستم شده وبیان ظلمی که به او شده است
4.نصح مستشیر؛ یعنی هرگاه مسلمانی در مورد امری ،از کسی مشورت بخواهد
البته باید شرایطی را رعایت کند:
*در صورتی عیب آن شخص را بگوید که ضرر مفسده نگفتن بیشتر باشدنه اینکه با گفتن آن عیب بالعکس آبروی آن شخص ریخته شود.
5.غیبت کردن به قصد نهی از منکر با رعایت کردن شرایط آن مانعی ندارد
*اگر بداند اگر غیبتش را بکند آن گناه را ترک میکند
*باید ملاحظه مفسده غیبت کردن و مفسده آن منکر را نیز نمود. پس اگر مفسده هتک آبروی آن مسلمان بیشتر از مفسده آن منکر باشد جایز نیست
6.غیب کردن کسی که گمراه وگمراه کننده است و در دین خدا بدعت وارد کرده
*با قصد اینکه مردم فریبش رانخورند.
7.غیبت کردم از فاسقی که روایتی را نقل کرده یا بر امری شهادت داده تا فسق اورا بشناسند و به گفته اش عمل نکنند
8.ذکر کردن عیبی از کسی که به آن مشهور است . مثل اینکه شخصی شَــل باشد و
*آن هم در صورتی که به منظور شناساندن شخص به دیگران باشد نه قصد مسخره.
9.رد کردن کسی که به دروغ ادعای نَـسبی کند
10.هرگاه دونفر گناهی را از شخصی مشاهده کنند جایز است در غیاب او از آن شخص غیبت کنند.
البته بنابر احتیاط ترک چنین عملی بهتر است
و شیخ انصاری میگوید : اگر این عمل برای سرزنش آن شخص گناهکار باشد جایز نیست
11. بطور کلی هر موردی که مصلحت غیبت کردن از مفسده هتک احترام مومن بیشتر باشد مانند شهادت دادن در موارد خودش غیبت جایز است.
ب)استماع غیبت نیز حرام است
امام صادق ع : غیبت کردن از مسمانانی که به منزله کفر است وشنیدن ان وراضی بودن به آن،به منزله شرک است.
ج) دو رو و دوزبان
شیخ انصاری در آخر بحث غیبت مکاسب می فرمایند:
اگر غیبت کننده ازکسانی باشد که در حضور ان شخص که غیبتش را می کنند از خوبی او سخن بگوید ولی در غیابش عیب اورا می گویی عذاب چنین شخصی دوبرابر است ودر شرع ذو اللسانین ( دوزبان) خوانده میشود و حرمت غیبت در چنین حالی شدیدتر است ودر اخبار رسیده که در قیامت می آید در حالی که برایش دوزبان از آتش است.
--------------------------------------
1.الغیبة ذکرک اخاک بما یکرهه / مکاسب
2. الغیبة ان تقول فی اخیک ما ستره الله علیه / مکاسب
3.المستمع احد المغتابین / کشف الریبة
کلمات کلیدی: